کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم شوخ تو چو بر همزن مژگان گردد

    دو جهان فتنه به هم دست و گریبان گردد

    در غبار دل ما آه عبث پیچیده است

    این نه ابری است که از باد پریشان گردد

    حیرت وصل زبان بند لب گفتارست

    طوطی آن به که جدا از شکرستان گردد

    بی حجاب تن خاکی نرسد جان به کمال

    پسته بی پوست محال است که خندان گردد

    داغ محرومی اگر آب کند سایل را

    به ازان است که شرمنده احسان گردد

    از کفن جامه احرام سرانجام دهد

    هرکه را درد طلب سلسله جنبان گردد

    عشق هر روز شد از روز دگر مشکلتر

    نیست در طالع این کار که آسان گردد

    هرکه چون آبله در حلقه آهل نظرست

    هر قدم گرد سر خار مغیلان گردد

    در پریخانه دل نیست قرارش صائب

    طفل اشکی که بدآموز به دامان گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha