کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر در شمار آرم شبی نام شهیدان تو را
    فردای محشر هر کسی گیرد گریبان تو را
    گر سوی مصرت بردمی خون زلیخا خوردمی
    زندان یوسف کردمی چاه زنخدان تو را
    سرمایهٔ جان باختم تن را ز جان پرداختم
    آخر به مردن ساختم تدبیر هجران تو را
    هر چند بشکستی دلم از حسرت پیمانه‌ای
    اما دل بشکسته‌ام نشکست پیمان تو را
    هر گه که بهر کشتنم از غمزه فرمان داده‌ای
    بوسیدم و بر سر زدم شاهانه فرمان تو را
    گر خون پاکم را فلک بر خاک خواهد ریختن
    حاشا که از چنگم کشد پاکیزه دامان تو را
    گر بخت در عشقت به من فرمان سلطانی دهد
    سالار هر لشگر کنم برگشته مژگان تو را
    اشک شب و آه سحر، خون دل و سوز جگر
    ترسم که سازد آشکار اسرار پنهان تو را
    آشفته خاطر کرده‌ام جمعیت عشاق را
    هر شب که یاد آورده‌ام زلف پریشان تو را
    دانی کدامین مست را بر لب توان زد بوسه‌ها
    مستی که بوسد دم به دم لبهای خندان تو را
    زان رو فروغی می‌دهد چشم جهان را روشنی
    کز دل پرستش می‌کند خورشید تابان تو را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha