کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جمعی که مرهم جگر خستهٔ منند
    از جعد عنبرین همه عنبر به دامنند
    از تیر غمزه رخنه به جانم فکنده‌اند
    خیلی که از دو زلف خداوند جوشنند
    من دشمنم به خیل نکویان که این گروه
    با دشمنان موافق و با دوست دشمنند
    تعیین دل مکن بر خوبان سنگ دل
    زیرا که در شکستن دلها معینند
    گر بشکنند شیشهٔ دل را غریب نیست
    سیمین بران که سخت‌تر از کوه آهنند
    آنان که برده ساقی سرمست هوششان
    از دستبرد فتنهٔ ایام ایمنند
    بی پرده گشت راز من ای ماه خرگهی
    شد وقت آن که پرده ز رویت برافکنند
    دل بستگان زلف تو آسوده از نجات
    افتادگان دام تو فارغ ز گلشنند
    با آن که هیچ ناله به گوشت نمی‌رسد
    شهری ز دست عشق تو سرگرم شیونند
    خلقی کنند منع فروغی به راه عشق
    کاسوده دل ز غمزهٔ آن چشم رهزنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha