کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوشینه خود شنیدم یک نکته از دهانی
    اما نمی‌توان گفت با هیچ نکته‌دانی
    اسرار عشقم آخر افتاد بر زبانها
    از بس که وصف او را گفتم به هر زبانی
    هر شامگه به یادش خفتم به لاله‌زاری
    هر صبح دم به بویش رفتم به بوستانی
    تخم وفای او را کشتم به هر زمینی
    خار جفای او را خوردم به هر زمانی
    در گردنم فکنده‌ست گیسوی او کمندی
    بر کشتنم کشیده‌ست ابروی او کمانی
    پیکان عشق جانان تا پر نشسته برجان
    هرگز چنین خدنگی ننشسته بر نشانی
    در عالم جوانی کاری نیامد از من
    دستی زدم به پیری در دامن جوانی
    در وادی محبت حال دلم چه پرسی
    کردی فتاده دیدم دنبال کاروانی
    ای آن که زیر تیغش امید رحم داری
    ترسم نکرده باشی رحمی به خسته جانی
    بر بسته سحر چشمش دست قوی دلان را
    زور این چنین که دیده‌ست آنگه ز ناتوانی
    گر با پری نداری نسبت چرا همیشه
    در خاطرم مقیمی وز دیده‌ام نهانی
    صفهای دلبران را بر یکدگر شکستی
    گویا کمین غلامی از خسرو جهانی
    شاه سریر تمکین بخشنده ناصرالدین
    کز دست او نمانده‌ست گوهر به هیچ کانی
    یزدان به من فروغی هر لحظه صد لسان داد
    تا مدح سایه‌اش را گویم به هر لسانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha