کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش مستانه چه خوش گفت قدح پیمایی
    که به از گوشهٔ می‌خانه ندیدم جایی
    آنچنان بی خبرم ساخت نگاه ساقی
    که نه از می خبرم هست و نه از مینایی
    با تو ای می غم ایام فراموشم شد
    که فرح بخش و طرب خیز و نشاط افزایی
    ترک سرمستی و در کردن خون هشیاری
    طفل نادانی و در بردن دل دانایی
    کافر عشق تو آزاده ز هر آیینی
    بستهٔ زلف تو آسوده ز هر سودایی
    ذره را پرتو مهر تو کند خورشیدی
    قطره را گردش جام تو کند دریای
    عشق بازان تو را با مه و خورشید چه کار
    کاهل بینش نروند از پی هر زیبایی
    بر سر کوی تو جان را خوشی خواهم داد
    زان که خوش صورت و خوش سیرت و خوش سیمایی
    از کمند تو فروغی به سلامت بجهد
    که ستم پیشه و عاشق کش و بی‌پروایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha