کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا به جفایت خوشم، ترک جفا کرده‌ای
    این روش تازه را تازه بنا کرده‌ای
    راه نجات مرا از همه سو بسته‌ای
    قطع امید مرا از همه جا کرده‌ای
    دوش ز دست رقیب ساغر می خورده‌ای
    من به خطا رفته‌ام یا تو خطا کرده‌ای
    قامت یکتای من گشته دوتا چون هلال
    تا تو قرین قمر زلف دوتا کرده‌ای
    گر نه تو را دشمنی است با دل مجروح من
    خال سیه را چرا غالیه سا کرده‌ای
    حلقهٔ آزادگان تن به بلا داده‌اند
    تا شکن طره را دام بلا کرده‌ای
    کار فروبسته‌ام هیچ گشایش ندید
    تا گره زلف را کارگشا کرده‌ای
    من ز لبت صد هزار بوسه طلب داشتم
    هر چه به من داده‌ای وام ادا کرده‌ای
    من به جگر تشنگی ثانی اسکندرم
    تا لب جان بخش را آب بقا کرده‌ای
    خضر مبارک قدم سبزهٔ خط تو بود
    کز اثر مقدمش میل وفا کرده‌ای
    با خبر از حال ما هیچ نخواهی شدن
    تا نکند با تو عشق آن چه به ما کرده‌ای
    شاید اگر خوانمت فتنهٔ دوران شاه
    بس که ز قد رسا فتنه بپا کرده‌ای
    ناصردین شاه راد آن که بدون ابر گفت
    معدن و دریا گریست بس که عطا کرده‌ای
    آن بت آهو نگاه از تو فروغی رمید
    نام خطش را دگر مشک خطا کرده‌ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha