کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با آن که می از شیشه به پیمانه نکردی
    در بزم کسی نیست که دیوانه نکردی
    ای خانه شهری نگهت برده به یغما
    در شهر دلی کو که در او خانه نکردی
    تا گنج غمت را سر ویرانی دلهاست
    یک خانه دل نیست که ویرانه نکردی
    از حال شکست دلم آگاه نگشتی
    تا زلف شکن بر شکنت شانه نکردی
    تنها نه من از عشق رخت شهرهٔ شهرم
    صاحب نظری نیست که افسانه نکردی
    نازم سرت ای شمع که شهری زدی آتش
    واندیشه ز دود دل پروانه نکردی
    با چشم تو محرم نشدم تا به نگاهی
    بیگانه‌ام از محرم و بیگانه نکردی
    ای آن که به مردی نشدی کشتهٔ جانان
    دردا که یکی همت مردانه نکردی
    ایمن دلی از دست ستم کاری صیاد
    خون خوردن و فریاد غریبانه نکردی
    دل تنگ شدی باز فروغی مگر امروز
    از دست غمش گریه مستانه نکردی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha