کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دگر فرود نیاید سرم به هیچ کمندی
    علاقهٔ تو خلاصم نمود از هر بندی
    غمی نمانده مرا با وجود زلف تو آری
    گزیده مار نلرزد دلش به هیچ گزندی
    سری به تیغ تو دادم دریغ اگر نپذیری
    دلی به زخم تو بستم فغان اگر نپسندی
    کدام دام نهادی که طایری نگرفتی
    کدام تیر گشادی که خسته‌ای نفکندی
    گهی ز غمزهٔ چشمت چه خانه‌ها که نرفتی
    گهی ز تیشهٔ نازت چه ریشه‌ها که نکندی
    ز شرم طلعت رخشان خسوف ماه تمامی
    ز رشک قامت موزون شکست سرو بلندی
    چنین روش که تو داری چرا به سرو ننازی
    چنین دهن که تو داری چرا به غنچه نخندی
    علاج چشم بد اندیش کرده دانهٔ خالت
    چه احتیاج که بر آتش افکنند سپندی
    ببند دست فلک را، به ریز خون ملک را
    همه اسیر کمندند و تو سوار سمندی
    فروغی از ستمت چون به شهریار ننالد
    کز آستان تو نومید رفت از پس چندی
    ستوده ناصردین شه خدایگان مکرم
    که غیر بحر ز دستش ندیده‌ام گله‌مندی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha