کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب چارده غلامی ز مه تمام داری
    تو چه خواجهٔ تمامی که چنین غلام داری
    مگر از سیاه روزی تو مرا نجات بخشی
    که طلوع صبح روشن ز سواد شام داری
    حشم کرشمه از پیش و سپاه غمزه از پس
    پس و پیش خویش بنگر که چه احتشام داری
    اگر آن قیامتی را که شنیده‌ام بیاید
    نرسد بدین قیامت که تو در قیام داری
    ز تو صاحب جراحت نرسد به هیچ راحت
    که علاوه بر ملاحت خط مشک فام داری
    صنمت چرا نگویم، صمدت چرا نخوانم
    که تو منحصر به فردی و هزار نام داری
    به درستی از مقامت کسی آگهی ندارد
    مگر آن شکسته قلبی که در آن مقام داری
    سخنی به مرده بر گو که دوباره زنده گردد
    تو که معجزات عیسی همه در کلام داری
    نظری به حال من کن چو قدح به دست گیری
    گذری به خاک جم کن چو به دست جام داری
    چه عقوبت از جدایی بتر است عاشقان را
    به کدام قدرت از ما سر انتقام داری
    سزد ار کبوتر دل پی خال و زلفت افتاد
    که چه دانه‌های دل کش به کنار دام داری
    به فدای چشم مستت کنم آهوی حرم را
    که تو در حریم سلطان بسی احترام داری
    سر حلقهٔ سلاطین شه راد ناصرالدین
    که می عنایتش را به قدح مدام داری
    به چه رو تو را نسوزد غم مهوشان فروغی
    که هنوز در محبت حرکات خام داری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha