کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شدم به میکده ساقی مرا نداد شرابی
    فغان که چشمه رحمت نزد بر آتشم آبی
    دل گرفتهٔ من وا نشد ز هیچ بهاری
    دهان غنچهٔ من تر نشد ز هیچ سحابی
    نشستم از سر زلفش ولی به روز سیاهی
    گذشتم از بر چشمش ولی به حال خرابی
    اگر نه با لب و چشمش فتاد کار تو ای دل
    پس از برای چه آخر همیشه بی خور و خوابی
    اگر چه جان به لب آمد ولیکن از لب جانان
    نموده‌ایم سوالی، شنیده‌ایم جوابی
    چنان به روز جزا خسته بودم از شب هجران
    که التفات نکردم به هیچ گونه عذابی
    ز بس که صید حقیرم، ندوختند به تیرم
    نبرد نام مرا هیچ کس به هیچ حسابی
    تمام شهر ندارد گناه کار تر از ما
    که غیرت خدمت رندان نکرده‌ایم ثوابی
    نظر به جانب شاهان نمی‌کنی ز تکبر
    مگر که بنده شاهنشه سپهر جنابی
    ستوده ناصردین شه خدایگان سخن دان
    که هر کسی به مدیحش رقم نمود کتابی
    فروغی از غم دوری ضرورت است صبوری
    ولی دریغ که در دل نمانده طاقت و تابی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha