کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رهزن ایمان من شد نازنین تازه‌ای
    رفتم از کیش مسلمانی به دین تازه‌ای
    خواجه هی خاموش باش امشب که اصحاب حضور
    خلوتی دارند با خلوت‌نشین تازه‌ای
    کاشکی می‌ریخت از بهر سرشک دیده‌ام
    دست معمار قضا طرح زمین تازه‌ای
    گر ز چین آشوب برخیزد عجب نبود که باز
    بر سر زلف تو افتاده‌ست چین تازه‌ای
    نام یاقوت لبت بر خاتم دل کنده‌ام
    اسم اعظم را نوشتم بر نگین تازه‌ای
    گوشهٔ چشمی به سوی من نداری، گوییا
    خرمن حسن تو دارد خوشه‌چین تازه‌ای
    در تمام عمر خوردم نیش زنبور فراق
    تا مرا نوشین‌لبت داد انگبین تازه‌ای
    ترسم از دست تو ای سنگین‌دل بیدادگر
    دست غیب آید برون از آستین تازه‌ای
    تا جوان گردی فروغی در جهان پیرانه‌سر
    تازه کن عهد کهن با مه‌جبین تازه‌ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha