کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر نه از کشتن عشاق به تنگ آمده‌ای
    پس چرا بر سر ایشان به درنگ آمده‌ای
    خانه پرداخته‌ام تا تو ز جا خاسته‌ای
    سپر انداخته‌ام تا تو به جنگ آمده‌ای
    پنجهٔ عشق قوی پنجه نبرد است گهی
    مگر آن حوصله‌ای کش تو به چنگ آمده‌ای
    گوهر مقصد صاحب نظرانی لیکن
    در دم افعی و در کام نهنگ آمده‌ای
    اشک رنگین بسی از دیده فشاند ابر بهار
    تا تو ای شاخ گل تازه به رنگ آمده‌ای
    کافران را رسد ار خون مسلمان ریزند
    تا تو زیبا صنم از شهر فرنگ آمده‌ای
    آخر از ناله به جایی نرسیدی ای دل
    همه جا شیشه صفت بر سر سنگ آمده‌ای
    پی به منزل مقصود نخواهی بردن
    تو که در بادیه با مرکب لنگ آمده‌ای
    کی توان نام تو را برد فروغی در عشق
    کز سر کوی بتان زنده به ننگ آمده‌ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha