کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زان پرده می‌گشاید دل بند نازنیم
    تا در نظر نیاید زیبا نگار چینم
    دانی به عالم عشق بهر چه بی‌نظیرم
    وقتی اگر ببینی معشوق بی‌قرینم
    گفتم نظر بدوزم تا بی دلم نخوانند
    پیشی گرفت عشقش بر عقل پیش بینم
    ای خسرو ملاحت در من نظر مپوشان
    زیرا که خرمنت را درویش خوشه چینم
    بالای خود میارا کز پا فتاده عقلم
    رخسار خو بپوشان کز دست رفت دینم
    هر چند آستینت در دست من نیفتاد
    لیکن بر آستانت فرسوده شد جبینم
    تا بر درت گذشتم، آسوده از بهشتم
    تا با تو دست گشتم، فارغ ز حور عینم
    گر بخت خفتهٔ من از خواب ناز خیزد
    هم با تو می‌کشم می، هم با تو می‌نشینم
    چون جم مرا فروغی از اهرمن چه پروا
    تا اسم اعظم دوست نقش است بر نگینم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha