فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۳۷۲: زان پرده میگشاید دل بند نازنیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زان پرده می گشاید دل بند نازنیم تا در نظر نیاید زیبا نگار چینم دانی به عالم عشق بهر چه بی نظیرم وقتی اگر ببینی معشوق بی قرینم گفتم نظر بدوزم تا بی دلم نخوانند پیشی گرفت عشقش بر عقل پیش بینم ای خسرو ملاحت در من نظر مپوشان زیرا که خرمنت را درویش خوشه چینم بالای خود میارا کز پا فتاده عقلم رخسار خو بپوشان کز دست رفت دینم هر چند آستینت در دست من نیفتاد لیکن بر آستانت فرسوده شد جبینم تا بر درت گذشتم، آسوده از بهشتم تا با تو دست گشتم، فارغ ز حور عینم گر بخت خفتهٔ من از خواب ناز خیزد هم با تو می کشم می، هم با تو می نشینم چون جم مرا فروغی از اهرمن چه پروا تا اسم اعظم دوست نقش است بر نگینم فروغی بسطامی