کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خواست تا زلف پریشان تو بی‌سامانیم
    جمع شد از هر طرف اسباب سرگردانیم
    بس که مشتاقم به دیدار تو از نیرنگ عشق
    نامه می‌کردم گر از روی وفا می‌خوانیم
    غیر غم حاصل ندیدم ز آشنایی‌های تو
    وین غم دیگر که از بیگانگان می‌دانیم
    من که شیر بیشه را صیدم گهی دشوار بود
    سخت برد آهوی چشمت دل به صد آسانیم
    حیرتم هر دم فزون تر می‌شود در عاشقی
    تا رخ خوب تو شد سرمایهٔ حیرانیم
    تا ز خنجر تنگنای سینه‌ام بشکافتی
    صد در رحمت گشودی بر دل زندانیم
    تا دل از چاه زنخدان تو در زندان فتاد
    مو به موی آگه ز خاک یوسف کنعانیم
    ناله‌ام گر بشنود صیاد در کنج قفس
    فرق نتواند نمود از طایر بستانیم
    راز من از پرده آخر شد فروغی آشکار
    تا سرو کاری است با آن غمزهٔ پنهانیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha