کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نذر کردم گر ز دست محنت هجران نمیرم
    آستانت را ببوسم، آستینت را بگیرم
    نه به جز نام لب لعل تو ذکری بر زبانم
    نه به جز یاد سر زلف تو فکری در ضمیرم
    در همه ملکی بزرگم من که در دستت زبونم
    در همه شهری عزیزم من که در چشمت حقیرم
    خسرو ملک جهانم من که در جنبت غلامم
    خواجهٔ آزادگانم من که در بندت اسیرم
    آشنای قدسیانم من که در کویت غریبم
    پادشاه لامکانم من که در ملکت فقیرم
    سرفرازی می‌کنم وقتی که بنوازی به تیغم
    کوس عشرت می‌زنم روزی که بردوزی به تیرم
    تا تو فرمان می‌دهی من بندهٔ خدمتگزارم
    تا تو عاشق می‌کشی من کشتهٔ منت پذیرم
    دیر می‌آیی به محفل، می‌روی زود از تغافل
    آخر ای شیرین شمایل می‌کشی زین زود و دیرم
    در گلستانی که گیرد دست هر پیری جوانی
    ای جوان سرو بالا دستگیری کن که پیرم
    درد هر کس را که بینی در حقیقت چاره دارد
    من ز عشقت با همه دردی که دارم ناگزیرم
    مهر و ماهش را فلک در صد هزاران پرده پوشد
    گر نقاب از چهره بردارد نگار بی‌نظیرم
    تا فروغ طلعت آن ماه را دیدم فروغی
    عشق فارغ کرده است از تابش مهر منیرم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha