کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نرگسش گفت که من ساقی می‌خوارانم
    گر چه خود مست ولی آفت هشیارانم
    مژه آراست که غوغای صف عشاقم
    طره افشاند که سر حلقهٔ طرارانم
    رخ برافروخت که من شمع شب تاریکم
    قد برافراخت که من دولت بیدارانم
    نکته خال و خطش از من سودازده پرس
    که نویسندهٔ طومار سیه کارانم
    نقد جان بر سر بازار محبت دادم
    تا بدانند که من هم ز خریدارانم
    سر بسی بار گران بود ز دوش افکندم
    حالیا قافله‌سالار سبک بارانم
    تا مگر بر سر من بگذرد آن یار عزیز
    روزگاری است که خاک قدم یارانم
    گر بزودی نشوم مست ببخش ای ساقی
    زان که دیری است که هم صحبت هشیارانم
    گفتم از مکر فلک با تو سخن ها دارم
    گفت خاموش که من خود سر مکارانم
    تا فروغی خم آن زلف گرفتارم کرد
    مو به مو با خبر از حال گرفتارانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha