کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در سر کوی وفا با کوه کن هم گام باش
    جان شیرین را به شیرین بخش و شیرین کام باش
    گر زلیخا نیستی پیراهن یوسف مدر
    ور نه در بازارها رسوای خاص و عام باش
    یا به دور چشم او لاف نظر بازی مزن
    یا به عمر خویشتن قانع به یک بادام باش
    سوخت عشق آتشین هم شمع و هم پروانه را
    گر نداری تاب این سوزنده آتش خام باش
    تا مرید جام شد جمشید کامش را گرفت
    گر تو هم جویندهٔ کامی مرید جام باش
    تا بیابی خال او جویندهٔ هر دانه شو
    تا بگیری زلف او افتاده هر دام باش
    پیش روی و موی او سر خط مملوکی بده
    تا قیامت مالک اقلیم صبح و شام باش
    گر برای سیم باید بندگی کردن گرفت
    بندهٔ آن سرو سیمین ساق سیم اندام باش
    خستهٔ تیر نگاهش با هزار اصرار شو
    بستهٔ زلف سیاهش با هزار ابرام باش
    گر به شمشیر کشد ابروی او، تسلیم شو
    ور به زنجیرت کشد گیسوی او، آرام باش
    هیچ غافل از دعای آن شه خوبان مشو
    وز دهانش در عوض آماده دشنام باش
    گر مقام از خواجه خواهی بندهٔ چالاک شو
    ور نشان از مهرجویی ذره گمنام باش
    گر فروغی فخر خواهی بر همایون آفتاب
    در همایون ظل ظل الله نیک انجام باش
    ناصرالدین شاه فرمانده که در هر دفتری
    مدح او را ثبت کن شایستهٔ انعام باش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha