کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه دست آن که بر آرم دل از چه ذقنش
    نه تاب آن که بپیچم به عنبرین رسنش
    به خون دیده نشانده‌ست گل‌رخی ما را
    که گل نشسته به خون از لطافت بدنش
    بتی دریده به تن جامهٔ صبوری من
    که سر به سر همه جان است زیر پیرهنش
    کسی رسانده به لب جان نازنین مرا
    که بر لب آمده جان ها ز حسرت دهنش
    مهی به روز سیاهم نشاند و می‌خواهم
    که روزگار نشاند به روزگار منش
    ز انجمن به چمن رو نهاد و می‌ترسم
    که آفتی رسد از چشم نرگس چمنش
    سحر ز روی خود ای کاش پرده بردارد
    که باغبان زند آتش به باغ یاسمنش
    سزای قتل ندانم مگر وجودی را
    که وقت رفتن او جان نمی‌رود ز تنش
    یکی گذشته به صد نامرادی از در او
    یکی کشیده به بر، بر مراد خویشتنش
    دلم شکست و به یک بوسه‌اش درست نکرد
    ببین چه می‌کشم از پستهٔ شکرشکنش
    ستاده دوش فروغی به راه ماهوشی
    که پادشاه نشاند به صدر انجمنش
    ستوده ناصردین شه پناه روی زمین
    که آسمان همه جا گوش داده بر سخنش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha