کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر سر آتش سوزنده نشیمن کردم
    معنی عشق تو را بر همه روشن کردم
    کسی از دور فلک این همه اندیشه نکرد
    که من از گردش آن نرگس رهزن کردم
    خادم غیر شدم با همه غیرت عشق
    آه کز دوستی‌ات خدمت دشمن کردم
    سنگ نالید به حال دل دیوانهٔ من
    بس که در کوه غمش ناله و شیون کردم
    یارب آویزهٔ گوش تو پری‌پیکر باد
    در اشکی که من از دیده به دامن کردم
    عاجزم پیش دل سخت تو من کز آهی
    رخنه در خاره و سوراخ در آهن کردم
    سری از چشم تو با مردم عالم گفتم
    همه را زآفت دور فلک ایمن کردم
    بوسه‌ای از لب نوشین تو مقدورم شد
    نوش داروی دل خسته معین کردم
    اثر از دیر و حرم ندیدم هر چند
    طلب وصل تو از شیخ و برهمن کردم
    گر پرم بشکنی از سنگ، نخواهم برخاست
    من که از سدره به بام تو نشیمن کردم
    خیل اندوه به سر منزل من راه نبرد
    تا فروغی به در میکده مسکن کردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha