کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آمد به جلوه شاهد بالا بلند ما
    آماده شد بلای دل دردمند ما
    ما مهر از آن پسر سر مویی نمی‌بریم
    برند اگر به خنجر کین بندبند ما
    تا چشم خود به دورهٔ ساقی گشاده‌ایم
    دور زمانه چشم ببست از گزند ما
    گفتم که نوش‌داروی عشاق خسته چیست
    گفتا تبسمی ز لب نوش‌خند ما
    شیرین لبان به خون دل خود تپیده‌اند
    در صیدگاه خسرو گل‌گون سمند ما
    تسبیح شیخ حلقهٔ زنار می‌شود
    گر جلوه‌گر شود بت مشکین کمند ما
    یا رب مباد چشم بد آن چشم مست را
    کز دست برد هوش دل هوشمند ما
    از چشم روزگار ستانیم داد خویش
    گر دانه‌های خاک تو گردد سپند ما
    بگشا به خنده غنچه میگون خویش را
    تا مدعی خموش نشیند ز پندما
    ما را پسند کرده فروغی ز بهر جود
    تا شد پسند خاطر مشکل پسند ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha