کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون دم تیغ تو قصد جان ستانی می‌کند
    بار سر بر دوش جانان زان گرانی می‌کند
    چشم بیمار تو را نازم که با صاحب دلان
    دعوی زورآوری در ناتوانی می‌کند
    من غلام آن نظربازم که با منظور خود
    شرح حال خویش را در بی زبانی میکند
    حالتی در باغ او دارم که با من هر سحر
    بلبل دستان‌سرا هم داستانی می‌کند
    چون ننالد مرغ مسکینی که او را داده‌اند
    دامن باغی که گل چین باغبانی می‌کند
    من کجا و بزم آن شاهنشه اقلیم حسن
    صعوه با شهباز کی هم آشیانی می‌کند
    گر نه باد صبح دم در گلشن او جسته راه
    برق آهم پس چرا آتش فشانی می‌کند
    ساقیا من ده که آخر گنبد نیلوفری
    ارغوانی رنگ ما را زعفرانی می‌کند
    عافیت خواهی زمین بوس در می‌خانه باش
    زان که می دفع بلای آسمانی می‌کند
    رهروی از کعبه مقصود می‌جوید نشان
    کاو وطن در کوی بی نام و نشانی می‌کند
    عاشق صادق فروغی بر سر سودای عشق
    نقد جان را کی دریغ از یار جانی می‌کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha