کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر زلف تو باید که ره شانه ببندند
    یا مشک‌فروشان در کاشانه ببندند
    آن جا که تویی جای نظر بستن ما نیست
    گو اهل نصیحت لب از افسانه ببندند
    خرم دل قومی که به یاد لب لعلت
    پیمان همه با گردش پیمانه ببندند
    عیشی به از این نیست که از روی تو عشاق
    برقع بگشاند و در خانه ببندند
    بگشا گرهی از شکن جعد مسلسل
    تا گردن یک سلسله دیوانه ببندند
    بنمای به مرغان چمن دانهٔ خالت
    تا دل به خریداری این دانه ببندند
    شاید که به تحصیل تو ای گوهر شهوار
    شاهان جهان همت شاهانه ببندند
    کیفیت چشم تو کفاف همه را کرد
    گو باده‌فروشان در میخانه ببندند
    بیرون نرود رنج خمار از سر مردم
    گر دیده از آن نرگس مستانه ببندند
    اهل نظر از زلف تو خواهند کمندی
    تا دست عدوی شه فرزانه ببندند
    کوشنده محمدشه غازی که سپاهش
    دست فلک از بازوی مردانه ببندند
    ای شاه فروغی به تجلی گه آن شمع
    مپسند رقیبان پر پروانه ببندند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha