کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر نرخ بوسه را لب جانان به جان کند
    حاشا که مشتری سر مویی زیان کند
    چون از کرشمه دست به تیر و کمان کند
    کاش استخوان سینه ما را نشان کند
    در دست هر کسی نفتد آستین بخت
    الا سری که سجدهٔ آن آستان کند
    گر عقل خواند از قد او خط ایمنی
    اول علاج فتنهٔ آخر زمان کند
    گر عشقم آشکار شد، انکار من مکن
    کاتش به پنبه کس نتواند نهان کند
    من پیر سالخورده‌ام او طفل سالخورد
    چندان مجال کو که مرا امتحان کند
    گاهی ز می خرابم و گاهی ز نی کباب
    کو حالتی که فارغم از این و آن کند
    تنگ شکر شود همه کام و دهان من
    چون دل خیال آن بت شیرین دهان کند
    سیمرغ کوه قاف حقیقت کنون منم
    کو عارفی که قول مرا ترجمان کند
    باید رضا به حکم قضا بود و دم نزد
    مرد خدا چسان گله از آسمان کند
    طوطی ز شرم نطق فروغی شود خموش
    هر گه بیان از آن لب شکرفشان کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha