کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا با چشم گریان آفریدند
    تو را با لعل خندان آفریدند
    جهان را تیره‌رو ایجاد کردند
    تو را خورشید تابان آفریدند
    خطت را عین ظلمت خلق کردند
    لبت را آب حیوان آفریدند
    خم موی تو را دیدند بر روی
    قرین کفر و ایمان آفریدند
    پریشان زلف تو تا جمع گردید
    دل جمعی پریشان آفریدند
    سرم گوی خم چوگان او شد
    چو گوی از بهر چوگان آفریدند
    من از روز جزا واقف نبودم
    شب یلدای هجران آفریدند
    به مصر آن دم زلیخا جامه زد چاک
    که یوسف را به کنعان آفریدند
    به چه افتاد وقتی یوسف دل
    که آن چاه زنخدان آفریدند
    زمانی سرو را از پا فکندند
    که آن قد خرامان آفریدند
    صف عشاق را روزی شکستند
    که آن صف های مژگان آفریدند
    فروغی را شبی پروانه کردند
    که آن شمع شبستان آفریدند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha