کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر سر که به سودای خط و خال تو افتد
    چون سایه همه عمر به دنبال تو افتد
    واقف شده از حال شهیدان تو در حشر
    هر دیده که بر نامهٔ اعمال تو افتد
    آن چشم که بندد نظر از منظر خورشید
    چشمی است که بر جلوهٔ تمثال تو افتد
    آن کار که جز دادن جان چاره ندارد
    کاری است که با غمزهٔ قتال تو افتد
    هر کس که خبر شد ز گرفتاری من گفت
    بیچاره اسیری که به احوال تو افتد
    ای مرغ دل ار باخبر از لذت دامی
    می‌کوش به حدی که پر و بال تو افتد
    ای خواجه گر این است طبیب دل عشاق
    مشکل که به فکر دل بدحال تو افتد
    فالی بزن ای دل ز پی دولت وصلش
    باشد که خود این قرعه به اقبال تو افتد
    از شعلهٔ آه تو فلک سوخت فروغی
    آتش به سراپردهٔ آمال تو افتد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha