کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا حریفان بر در می‌خانه ماوا کرده‌اند
    خانه غم را خراب از سیل صهبا کرده‌اند
    میگساران چنگ تا در گردن مینا زدند
    دعوی گردن کشی با چرخ مینا کرده‌اند
    تا به یادش ساقی از مینا به ساغر ریخت می
    میکشان از بی خودی صدگونه غوغا کرده‌اند
    می به کشتی نوش کن کز فیض پیر می‌فروش
    قطره می از خجالت بخش دریا کرده‌اند
    تا ز مستی شکرافشان شد دهان تنگ او
    آرزوی تنگ‌عیشان را مهیا کرده‌اند
    موی او تا با میان نازکش الفت گرفت
    تا صف دیوانگانش را تماشا کرده‌اند
    پیر کنعان را قرار از حسن یوسف داده‌اند
    شیخ صنعان را طرب از عشق ترسا کرده‌اند
    سودها بردند تجاری که در بازار عشق
    نقد جان را با متاع بوسه سودا کرده‌اند
    صحبت نوشین لبان دل مردگان را زنده کرد
    کز دم جان بخش اعجاز مسیحا کرده‌اند
    ساختند از بهر جانان خانه‌ای در کفر و دین
    گاه نامش را حرم، گاهی کلیسا کرده‌اند
    دانهٔ تسبیح از آن خال معنبر ساختند
    حلقهٔ زنار از آن زلف چلیپا کرده‌اند
    گرم شد بازار استغنای یوسف طلعتان
    تا تماشای خود از چشم زلیخا کرده‌اند
    التفاتی نیست خوبان را به حال عاشقان
    تا مثال خویش در آیینه پیدا کرده‌اند
    گر بتان خوردند خون ما، فروغی دم مزن
    کانچه با ما کرده‌اند این قوم، زیبا کرده‌اند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha