کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا خیل غمش در دل ناشاد من آمد
    هر جا که دلی بود به امداد من آمد
    سودای سر زلف کمندافکن ساقی
    سیلی است که در کندن بنیاد من آمد
    هر سیل که برخاست ز کهسار محبت
    اول به در خانهٔ آباد من آمد
    هر جا که بیان کرد کسی قصهٔ یوسف
    حال دل گم گشته خود یاد من آمد
    هر شب که فلک زان مه بی مهر سخن گفت
    یک شهر به فریاد ز فریاد من آمد
    زلفش به عدم گر کشدم هیچ غمی نیست
    کاین سلسله سرمایهٔ ایجاد من آمد
    از چنگل شاهین اجل باک ندارد
    هر صید که در پنجهٔ صیاد من آمد
    پیداست که از آب بقا خضر ندیده‌ست
    آن فیض که از خنجر جلاد من آمد
    فریاد که داد از ستمش می‌نتوان زد
    بیدادگری کز پی بیداد من آمد
    یک آدم عاقل نتوان یافت فروغی
    شهری که در آن شوخ پری زاد من آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha