کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه دست آن که بگیریم زلف ماهی را
    نه روز روشنی از پی شب سیاهی را
    فغان که بر در شاهی است دادخواهی ما
    که از ستم ندهد داد دادخواهی را
    گدای شهرم و بر سر هوای آن دارم
    که سر نهم به کف پای پادشاهی را
    ز خسروان ملاحت کجا روا باشد
    که در پناه نگیرند بی‌پناهی را
    به راه عشق به حدی است ناامیدی من
    که نا امید کند هر امید گاهی را
    چگونه لاف محبت زند نظر بازی
    کز آب دیده نشسته‌ست خاک راهی را
    بزیر خون محبان که در شریعت عشق
    به هیچ حال نخواهم کسی گواهی را
    نه من شهید تو تنها شدم که از هر سو
    به خاک ریخته‌ای خون بی‌گناهی را
    به یک نگاه ز رحمت بکش فروغی را
    مکن دریغ ز مشتاق خود نگاهی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha