کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا در پی دهانش بگذاشتم قدم را
    گفتم به هر وجودی کیفیت عدم را
    محمود بوسه می‌زد پای ایاز و می‌گفت
    بنگر چه می‌کند عشق سلطان محتشم را
    بر تخت‌گاه شاهی آسوده کی توان شد
    بگذار تاج کی را، بردار جام جم را
    چندی غم زمانه می‌خورد خون ما را
    تا می به جام کردیم، خوردیم خون غم را
    پیش صنم پرستان بالا گرفت کارم
    تا در نظر گرفتم بالای آن صنم را
    در عامل دو بینی کام از یکی نبینی
    بردار از این میانه هم دیر و هم حرم را
    دلها به شام زلفش نام سحر ندانند
    که اینجا کسی ندیده‌ست دیدار صبح‌دم را
    کوس محبتم را در چرخ کوفت خورشید
    تا آن مه دو هفته بر بام زد علم را
    خورشید را ز عنبر افکنده‌ای به چنبر
    تا بر رخت فکندی آن زلف خم به خم را
    تا نام دود زلفت در نامه ثبت کردم
    آتش زدم ز حسرت هم دوده هم قلم را
    هر سو دلی به خواری در خاک ره میفکن
    تا کی ذلیل سازی دلهای محترم را
    در عین مستی امشب خوردم قسم به چشمت
    الحق کسی نخورده‌ست زین خوب‌تر قسم را
    روزی رمق گرفتم در شاعری فروغی
    کز شعر من خوش آمد شاه قضا رقم را
    جم رتبه ناصرالدین کز تیغ کج بیاراست
    هم ملت عرب را، هم دولت عجم را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha