کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دی به رهش فکنده‌ام طفل سرشک دیده را
    در کف دایه داده‌ام کودک نورسیده را
    بخت رمیده رام شد وحشت من تمام شد
    کان سر زلف دام شد پای دل رمیده را
    از لب شکرین او بوسه به جان خریده‌ام
    زان که حلاوتی بود جنس گران خریده را
    گر به سر من آن پری از سر ناز بگذرد
    بر سر راهش افکنم پیرهن دریده را
    پرده ز رخ گشاده‌ای ، داد کرشمه داده‌ای
    داغ دگر نهاده‌ای لالهٔ داغ دیده را
    دل به نگاه اولین گشت شکار چشم تو
    زخم دگر چه می‌زنی صید به خون تپیده را
    چشم سیاه خود نگر هیچ ندیده‌ای اگر
    مست کمین گشاده را، ترک کمان کشیده را
    زهر اجل چشیده‌ام تلخی مرگ دیده‌ام
    تا ز لبت شنیده‌ام قصهٔ ناشنیده را
    هیچ نصیب من نشد از دهنش فروغیا
    چون به مذاق بسپرم شربت ناچشیده را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha