کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به یک پیمانه با ساقی چنان بستیم پیمان را
    که تا هستیم بشناسیم از کافر مسلمان را
    به کوی می‌فروشان با هزاران عیب خوشنودم
    که پوشیده‌ست خاکش عیب هر آلوده دامان را
    تکبر با گدایان در میخانه کمتر کن
    که اینجا مور بر هم می‌زند تخت سلیمان را
    تو هم خواهی گریبان چاک زد تا دامن محشر
    اگر چون صبح صادق بینی آن چاک گریبان را
    نخواهد جمع شد هرگز پریشان حال مشتاقان
    مگر وقتی که سازد جمع آن زلف پریشان را
    دل و جان نظر بازان همه بر یکدیگر دوزد
    نهد چون در کمان ابروی جانان تیر مژگان را
    کجا خواهد نهادن پای رحمت بر سر خاکم
    کسی کز سرکشی برخاک ریزد خون پاکان را
    گر آن شاهد که دیدم من ببیند دیدهٔ زاهد
    نخست از سرگذارد مایهٔ سودای رضوان را
    من ار محبوب خود را می‌پرستم، دم مزن واعظ
    که از کفر محبت اولیا جستند ایمان را
    دمی ای کاش ساقی، لعل آن زیبا جوان گردد
    که خضر از بی‌خودی بر خاک ریزد آب حیوان را
    فروغی، زان دلم در تنگنای سینه تنگ آید
    که نتوان داشت در کنج قفس مرغ گلستان را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha