کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بوسه آخر نزدم آن دهن نوشین را
    لب فرهاد نبوسید لب شیرین را
    صدهزاران دل دیوانه به زنجیر کشم
    گر به چنگ آورم آن سلسله پرچین را
    گر شبی حلقهٔ آن طره مشکین گیرم
    مو به مو عرضه دهم حال دل مسکین را
    سیم اگر بر زبر سنگ ندیدی هرگز
    بنگر آن سینهٔ سیمین و دل سنگین را
    ره به سر چشمه خورشید حقیقت بردم
    تا گشودم به رخش چشم حقیقت بین را
    کسی از خاک سر کوی تو بستر سازد
    که سرش هیچ ندیده‌ست سر بالین را
    گر به رخ اشک مرا در دل شب راه دهی
    بشکنی رونق بازار مه و پروین را
    گر تو در باغ قدم رنجه کنی فصل بهار
    برکنی ریشهٔ سرو و سمن و نسرین را
    گر تو در بتکده با زلف چو زنار آیی
    بت پرستان نپرستند بت سیمین را
    کفر زلف تو چنان زد ره دین و دل من
    که مسلمان نتوان گفت من بی دین را
    ترسم از تیرگی بخت فروغی آخر
    گرد خورشید کشی دایرهٔ مشکین را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha