فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۰: گر در شمار آرم شبی نام شهیدان تو را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر در شمار آرم شبی نام شهیدان تو را فردای محشر هر کسی گیرد گریبان تو را گر سوی مصرت بردمی خون زلیخا خوردمی زندان یوسف کردمی چاه زنخدان تو را سرمایهٔ جان باختم تن را ز جان پرداختم آخر به مردن ساختم تدبیر هجران تو را هر چند بشکستی دلم از حسرت پیمانه ای اما دل بشکسته ام نشکست پیمان تو را هر گه که بهر کشتنم از غمزه فرمان داده ای بوسیدم و بر سر زدم شاهانه فرمان تو را گر خون پاکم را فلک بر خاک خواهد ریختن حاشا که از چنگم کشد پاکیزه دامان تو را گر بخت در عشقت به من فرمان سلطانی دهد سالار هر لشگر کنم برگشته مژگان تو را اشک شب و آه سحر، خون دل و سوز جگر ترسم که سازد آشکار اسرار پنهان تو را آشفته خاطر کرده ام جمعیت عشاق را هر شب که یاد آورده ام زلف پریشان تو را دانی کدامین مست را بر لب توان زد بوسه ها مستی که بوسد دم به دم لبهای خندان تو را زان رو فروغی می دهد چشم جهان را روشنی کز دل پرستش می کند خورشید تابان تو را فروغی بسطامی