کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نازم خدنگ غمزهٔ آن دل‌پذیر را
    کر وی گزیر نیست دل ناگزیر را
    مایل کسی به شه‌پر فوج فرشته نیست
    چندان که من ز شست دل‌آرام تیر را
    منعم ز سیر صورت زیبای او مکن
    از حالت گرسنه خبر نیست سیر را
    وقتی به فکر حال پریشان فتاده‌ام
    کز دست داده‌ام دل و چشم و ضمیر را
    مقبول اهل راز نگردد نماز من
    گر در نظر نیاوردم آن بی‌نظیر را
    فرخنده منظری شده منظور چشم من
    کز جلوه میزند ره چندین بصیر را
    شد گیسوان سلسله مویی کمند من
    کز حلقه‌اش نجات نباشد اسیر را
    تا باد صبح دم زد از آن زلف و خط و خال
    آتش گرفت عنبر و عود و عبیر را
    هر دل که شد به گوشهٔ چشم وی آشنا
    یک سو نهاد گوش نصیحت پذیر را
    بوسی نمی‌دهد به فروغی مگر لبش
    بوسیده درگه ملک ملک گیر را
    زیب کلاه و تخت محمد شه دلیر
    کار است ملک و ملت و تاج و سریر را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha