کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای که شاهان جهانند گدایان درت

    پادشاهست گدایی که بیابد نظرت

    چون توانگر اگرت تحفه نیارم بر در

    همچو درویش بیایم بگدایی بدرت

    ای برو خوب چو اشکوفه باران دیده

    چند چون گل بشکفتی و نخوردیم برت

    بحیات ابدی زنده شود گر روزی

    بسر کشته هجران خود افتد گذرت

    حسن حورست ترا لطف پری و کرده

    دست تقدیر مقید بلباس قدرت

    صد ازین سر که تن مردم ازو برپایست

    دل برابر نکند با سر مویی ز سرت

    جان شیرین نستانند بتلخی زآن کس

    که ورا کام خوش است از لب همچون شکرت

    ای چو دینار درست از دل اشکسته ما

    همچو سکه ز درم محو نگردد اثرت

    میوه روح منی باغ بهر کس مسپار

    ور نه همچون دگران سنگ زنم بر شجرت

    روی بنمای و مپندار که من چون سعدی

    «دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت »

    سیف فرغانی خورشید رخش در جلوه است

    گر ندیدی خللی هست مگر در بصرت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha