کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آخر ای سرو قد سیب زنخدان تا چند

    دل بیمار من از درد تو نالان تا چند

    از پی یافتن روز وصالت چون شمع

    خویشتن سوختن اندر شب هجران تا چند

    زآرزوی لب خندان تو هر شب ما را

    خون دل ریختن از دیده گریان تا چند

    گل خندانی و ما در غم تو گریانیم

    آخر این گریه ما زآن لب خندان تا چند

    آشکارا نتوانم که برویت نگرم

    عشق پیدا و نظر کردن پنهان تا چند

    تو چو یوسف شده بر تخت عزیزی بجمال

    من چو یعقوب درین کلبه احزان تا چند

    یک جهان بی خبر از مشرب وصلت سیراب

    قسم ما تشنگی از چشمه حیوان تا چند

    دشمنان بهر تو ای دوست جفاگوی منند

    بردباری من و طعنه ایشان تا چند

    سیف فرغانی از عشق تو سودایی شد

    خود نگویی تو که بیچاره بدین سان تا چند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha