کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زهی از زلف تو جان حلقه در گوش

    سماع قول تو ناید ز هر گوش

    زدیدار تو ما را پر گهر چشم

    زگفتار تو مارا پر شکر گوش

    گهر در آستین باید نه در چشم

    شکر اندر دهان باید نه در گوش

    پی دیدار و گفتار تو دایم

    ز رویم چشم می باید ز سر گوش

    تو شیر اندام آهو چشم دادی

    من بیدار دل را خواب خرگوش

    سخن گویی و رو در پرده داری

    همه بی بهره اند از تو مگر گوش

    ز رویت دیده هر شوخ چشمی

    چنان محروم بادا کز نظر گوش

    زاشعار سبک رو خامه من

    گران شد عالمی را از گهر گوش

    زمن این شعر دارد چشم بد دور

    مگس را ندهمی از روی خرگوش

    بشعر خشک وصلش داشتم چشم

    نکرد آن نکته را آن خوش پسر گوش

    مرا اندر نظر ناورد وآنگاه

    نکرد از طبع خشک این شعر ترگوش

    چو زین معنیش پرسیدم بمن گفت

    نشاید خاک در چشم آب در گوش

    وگرچه نزد من نظم تو درست

    کجا بی زر توانش بست بر گوش

    بوصفت سیف فرغانی بیاراست

    جهانی را بمروارید و زر گوش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha