کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای گرفته زحدیث تو جهان شیرینی

    از تو در کام دل ودر لب جان شیرینی

    شکر و شهد مرا بهر غذای دل وجان

    در لب لعل تو دادند نشان شیرینی

    راست چون لقمه غم کام دلم تلخ کند

    گر مرا جز لبت آید بدهان شیرینی

    چند در حسرت خود کام کنی تلخ مرا

    از لب چون شکر خود بچشان شیرینی

    تا حدیث لب لعلت بزبان آوردم

    همچو آب از سخنم گشت روان شیرینی

    گر چه در عهد تو بسیار نکویان هستند

    روح لیسیده زلبشان بزبان شیرینی

    کس چو تو نیست ازیراکه برابر نبود

    گر چه با تره بود بر سر خوان شیرینی

    از سر لطف بمن بنده نظر کن یکبار

    بمگس گرچه نباشد نگران شیرینی

    عاشقان را زتو هر لحظه امیدی دگرست

    درد سر چند کشد ازمگسان شیرینی

    بر سر خوان که برو شور و ترش خورده شود

    چون مسلم بدر آید زمیان شیرینی

    گرچه رو ترش کنی و سخنت، باکی نیست

    که بسازند زغوره بزمان شیرینی

    ور بجان از لب تو بوسه خرم گویم شکر

    که ببازار شما نیست گران شیرینی

    سیف فرغانی از ذکر لب چون شکرش

    تو درین شعر بآفاق رسان شیرینی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha