کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بحال خود چو نظر کردم از تو می پرسم

    که هیچ باشد ازین صعبتر بلایی؟نی

    گریز ازتو وجزتو گریز گاهی نیست

    شکایت ازتو و غیر ازتو پادشایی نی

    غم تراست مسلم زحاکمان امروز

    که خون بریزد واندر میان بهایی نی

    ازآستان جلالت بپرس تا هرگز

    زدست حلقه برین درچو من گدایی؟نی

    بجان رسید کنون کار سیف فرغانی

    سقیم در خطر و درد را دوایی نی

    مرا بنزد تو بهر نشست جایی نی

    مرا زدست تو بهر گریز پایی نی

    زبهر جستن تو تادلم زجا برخاست

    ببین که با سر کویت نشست جایی نی

    منم زخویشان بیگانه بهر تو (و) مرا

    بجز سگ تو درین کوی آشنایی نی

    چو گل بخوبی صد برگ کشته ای ومرا

    چو عندلیب بهنگام دی نوایی نی

    جهان پر از گل ولاله شده ولی بی تو

    مرا چوآب بایام گل صفایی نی

    چو ذره بی تو وجودم تنست و جانی نی

    چوآفتاب همه رویی و قفایی نی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha