کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن روی نگر بدان نکویی

    پرگشته ازو جهان نکویی

    ای از رخ تو خجل مه وخور

    دیگر مفزا برآن نکویی

    این آمدن تو در جهان هست

    در حق جهانیان نکویی

    بر روی زمین نمی دهد کس

    جز دررخ تو نشان نکویی

    درعهد تو بر زمین چو باران

    می بارد از آسمان نکویی

    ازبهر لب تو گفته یاقوت

    چون لعل بصد زبان نکویی

    عاشق نبود کسی که ازدل

    با تو نکند بجان نکویی

    بر باد مده مرا که گشتست

    چون آب زتو روان نکویی

    عاشق بکند بهر چه دارد

    درکوی تو با سگان نکویی

    درحق من ای نگار می کن

    چون کرد همی توان نکویی

    دانی که همی رسد بدرویش

    ازمال توانگران نکویی

    از خوان خود ای توانگر حسن

    در حق گدا بنان نکویی

    می کن که همی کنند مردم

    با کلب باستخوان نکویی

    از روی تو می خوهم نشانی

    ای روی ترا نشان نکویی

    سیف از سخن تو سودها کرد

    هرگز نکند زیان نکویی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha