کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای لب لعل ترا بنده بجان شیرینی

    لب نگویم که شکر نیست بدان شیرینی

    نام لعل لب جان بخش تو اندر سخنم

    همچنانست که درآب روان شیرینی

    لب نانی که بآب دهنت گردد تر

    شهد دریوزه کند زآن لب نان شیرینی

    بوسه یی داد لبت،قصد دگر کردم،گفت

    کین یکی بس بود از بهر دهان شیرینی

    زآن بوصف تو زبانم چو لبت شیرین شد

    که بلیسیدم از آن لب بزبان شیرینی

    زآن لب ای دوست بصد جان ندهی یک بوسه

    شکر ارزان کن و مفروش گران شیرینی

    چون لبت بر شکر و قند بخندد گویند

    بس کن از خنده که بگرفت جهان شیرینی

    خوش درآمیخته ای با همگان،واین سهلست

    که خوش آمیز بود با همگان شیرینی

    تلخی عیشم ازینست و نمی یارم گفت

    که تو با من ترش و باد گران شیرینی

    بنده در وصف تو بسیار سخنها گفتی

    اگر از آب نرفتی بزبان شیرینی

    سخن هر کس امروز نشانی دارد

    زاده طبع مرا هست نشان شیرینی

    شعر من کهنه نگردد بمرور ایام

    که تغیر نپذیرد بزمان شیرینی

    بعد ازین هر که چو من خوان سخن آراید

    گو ازین شعر بنه بر سر خوان شیرینی

    سیف فرغانی از آن خسرو ملک سخنی

    با چنین طبع که فرهاد چنان شیرینی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha