کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چنین که تو سمری ای پسر بشیرینی

    بدور تو نکند کس نظر بشیرینی

    شکرفشان لب تو دید و شد بجان مایل

    دلم بسوی تو همچون جگر بشیرینی

    اگر ز لعل تو بودی نشان در اول عهد

    چگونه نام گرفتی شکر بشیرینی

    جهان بدور تو شیرین شود چو آب از قند

    چرا دهند بدور تو زر بشیرینی

    رهی که تلخی هجر تو داشت کام دلش

    نداشت رغبت ازین بیشتر بشیرینی

    ترا کنار گرفت و در آن میان ناگاه

    لب تو دید و فرو برد سر بشیرینی

    دگر بمأمن اصلی خود چگونه رسد

    هر آن مگس که بیالود پر بشیرینی

    ز حسرت تو چو شمع از نگین اثر پذرفت

    چو دادم از لب لعلت خبر بشیرینی

    دل مرا بتو از جمله میل بیشترست

    که میل طفل بود بیشتر بشیرینی

    بپیش صادر و وارد حکایت تو کنم

    بسنده کرده ام از ماحضر بشیرینی

    ز شعر خود غزلی نزد یار بردم و گفت

    یکی بچشم رضا در نگر بشیرینی

    چو می روی بسفر شعر بنده با خود بر

    که طبع میل کند در سفر بشیرینی

    جواب داد که با این همه شکر که مراست

    کی التفات کنم من دگر بشیرینی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha