کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای در لب لعل تو شکر تعبیه کرده

    خوشتر ز شکر چیز دگر تعبیه کرده

    گه خنده شیرین تو گاهی سخن تو

    در پسته تنگ تو شکر تعبیه کرده

    با جوهر عشق تو دل سوخته من

    خاکیست در اجزاش گهر تعبیه کرده

    بر چهره زردم ز غمت اشک روانم

    آبیست درو خون جگر تعبیه کرده

    با شعر چو سیماب روان گوهر نفسم

    مسیست درو مهر تو زر تعبیه کرده

    نادیده رخ خوب تو در وصف تو ما را

    در ضمن معانیست صور تعبیه کرده

    ای عین خود از چشم نهان کرده و خود را

    در باطن اعیان باثر تعبیه کرده

    رویت که نخستین اثرش صبح وجودست

    یک لمعه خود در مه و خور تعبیه کرده

    آن سرمه که عشاق بدان روی تو بینند

    سودای تو در عین بصر تعبیه کرده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha