کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای رفته دور از برما چون نیامدی

    دیگر بدین جناب همایون نیامدی

    عاشق مدام قربت معشوق خود خوهد

    گر عاشق منی بر من چون نیامدی

    نفست روا نداشت که آید بکوی ما

    گاوت کشش نکرد چو گردون نیامدی

    عشاق خیمه جمله بصحرای جان زدند

    ای شهر بند تن تو بهامون نیامدی

    غیر ترا چو دیو بلاحول را ندیم

    تو چون پری ترقیه وافسون نیامدی

    لیلی ملاحت از درما کسب کرده بود

    زین حسن غافلی که چو مجنون نیامدی

    چون بیضه مرغ تربیت ماترا بسی

    بگرفت زیر بال وتو بیرون نیامدی

    مانند زرترا بترازوی امتحان

    بسیار بر کشیدم و افزون نیامدی

    در کوی عشق اگر تو گدایی کنی منال

    کاینجا تو باخزینه قارون نیامدی

    گر کفش تو دریده (شود) در رهش مرنج

    کاینجا تو با درفش فریدون نیامدی

    جانی که هست داده اودان، ازآنکه تو

    سیراب بر کناره جیحون نیامدی

    من چون خجل شدم کرمش گفت سالهاست

    تا تو مقیم این دری اکنون نیامدی

    صباغ طبعت از خم تلبیس خویش سیف

    بسیار رنگ داد و دگرگون نیامدی

    ای شعر بهر نظم تو جز در صفات دوست

    بسیار فکر کردم و موزون نیامدی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha