کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای رخ تو شاه ملک دلبری

    همچو شاهان کن رعیت پروری

    تا تو بر پشت زمین پیدا شدی

    شد ز شرم روی تو پنهان پری

    با چنین صورت که از معنی پرست

    سخت بی معنی بود صورت گری

    ز آرزوی شیوه رفتار تو

    خانه بر بامت کند کبک دری

    خسروان فرهاد وارت عاشقند

    زآنکه از شیرین بسی شیرین تری

    چشم تو از بردن دلهای خلق

    شادمان همچون ز غارت لشکری

    دلبری ختمست بر تو ز آنکه تو

    جان همی افزایی ار دل می بری

    از اثرهای نشان و نام تو

    جان پذیرد موم از انگشتری

    عشق تو ما رابخواهد کشت،آه

    عید شد نزدیک و قربان لاغری

    در فراق تو غزلها گفته ام

    بی شکر کردم بسی حلواگری

    کاشکی از دل زبان بودی مرا

    تا بیادت کردمی جان پروری

    با چنین عزت که از حسن و جمال

    در مه و خور جز بخواری ننگری

    چون روا باشد که سعدی گویدت

    «سرو بستانی تو یامه یا پری »

    سیف فرغانی همی گوید ترا

    هر که هست از هر چه گوید برتری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha