کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شکر لبی که مرا جان دهد بهر خنده

    دلم ربود بدان پسته شکر خنده

    رخش بگاه نظر گلشنیست در نوروز

    لبش بوقت سخن غنچه ییست در خنده

    اگرچه غنچه (لبی) ای نگار دایم باد

    دهانت چون گل اشکفته سر بسر خنده

    بروز هجر تو بر گریه خنده می آید

    مرا که بی تو بباید گریست بر خنده

    برای روز وصال وشب فراق تو بود

    مرا بعهد تو گر گریه بود وگر خنده

    چوآفتاب رخت دید ناگهان خورشید

    همی زند بلب صبح بر قمر خنده

    زما که مرده عشقیم خنده لایق نیست

    چو در عزای عزیزان ز نوحه گر خنده

    قضا کنیم بگریه اگر شود فاسد

    نماز عشق تو ما را بدین قدر خنده

    ز درد فرقت تو چشمم آنچنان تر نیست

    که بی تو بر لب خشکم کند گذر خنده

    تو خنده می زنی وعاشقان همی گریند

    زابر گریه عجب نبود از زهر خنده

    دهان پسته مثالت پر از شکر گردد

    چو اندرآن لب شیرین کند اثر خنده

    لبان تو ندهد جز بزر خشک دهان

    دهان تو نکند جز بلعل تر خنده

    گه وداع تو می گفت سیف فرغانی

    مرو که بی تو نیاید ز من دگر خنده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha