کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تویی از اهل معنی بازمانده

    چنین از دین بدنیی بازمانده

    بدین صورت که جانی نیست دروی

    مدام از راه معنی بازمانده

    زمعنی بی خبر چون اهل صورت

    چرایی ای بدعوی بازمانده

    ازآن دلبر که شیرین تر زجانست

    چو مجنونی ز لیلی بازمانده

    زیارانی که ازتو پیش رفتند

    بران تا بگذری ای بازمانده

    چو طور ازنور رویش بهره دارد

    چرایی از تجلی بازمانده

    چو پر همتت کنده است ازآنی

    از آن درگاه اعلی بازمانده

    میان اینچنین دجال فعلان

    تو چون مریم زعیسی بازمانده

    زیاران سیف فرغانی درین ره

    چو هارونی زموسی بازمانده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha