کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر شبی ز وصال تو کام برگیرم

    غذای جان ز لب تو مدام برگیرم

    چه باشد از پس چندین هزار ناکامی

    اگر من از لب شیرینت کام برگیرم

    دلم بسوخت درین غم بگوی تا از تو

    اگر مرا طمعی هست خام برگیرم

    تو صید من نشوی ور کنم ز جان دانه

    بر آن نهادم دل را که دام برگیرم

    مرا ز لعل لبت بوسه یی تمنا هست

    وگر چنانک نبخشی بوام برگیرم

    مقیم کوی توام، دل نمی کند رغبت

    که خاطر از تو و رخت از مقام برگیرم

    فغان مرغ سحر دوش خود مرا نگذاشت

    که حظ خویشتن از تو تمام برگیرم

    شمایل تو یکی از یکی بدیع ترست

    بگوی تا دل خویش از کدام برگیرم

    سخن ز شرم تو پوشیده تا بکی گویم

    حجاب شبهه ز روی کلام برگیرم

    مرا چو لعل تو هر جزو گوهری گردد

    چو شمع اگر ز نگین تو نام برگیرم

    مرا بکام رسان از لبان خود گرچه

    من این طمع نکنم کز تو کام برگیرم

    مرا اگر تو مشرف کنی بدشنامی

    منش بجای هزاران سلام برگیرم

    کمینه بنده تو گفت سیف فرغانی

    که بار خدمت تو چون غلام برگیرم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha