کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بغیر دوست نداند کسی که من چه کسم

    از آنکه من شکرستان دوست را مگسم

    سحرگهی که من از شوق او برآرم آه

    چو شب سیاه کند روی صبح را نفسم

    بدوست کردم پیغام کای یگانه بحسن

    ز نعمت دو جهان جز تو نیست ملتمسم

    جواب داد که مسکین من آب حیوانم

    وگر چنانکه سکندر شوی بتو نرسم

    از آن زمان که مرا بر در تو آب نماند

    چو خاک از سر ره برنداشت هیچ کسم

    بروز بر سر کوی تو از سگم بیم است

    بشب روم که ز سگ باک نیست ار عسسم

    بدامنت نرسد دست چون ز درویشی

    بآستین خود ای دوست نیست دست رسم

    بگیر جیب من و پیش کش مرا مگذار

    بدان رفیق که دامن همی کشد ز پسم

    بصدق کردم دعوی که سیف فرغانی

    غلام تست و مؤکد همی کنم بقسم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha